مدح و شهادت حضرت علی علیهالسلام
با ذکر یــاد و نام عــلـی مست میـشوم هـر لحظه با کــلام عـلـی مست میشوم دانه ز دست هر کس و ناکس نمیخورم چون که به روی بام علی مست میشوم وقتی که نام ســاقــی کــوثــر می آورم آنجا به احــتــرام عــلــی مـست میشوم جمع اند دور نـور علی عـاشقان و من همــواره با غــلام عــلـی مست میشوم رو میکنم به سمت نجف نیمه های شب از دور با ســلام عــلـی مست میـشـوم بعد از نــمــاز موقع تـسـبـیــح گـفـتـنم هوهو کنان ز جــام عـلی مست میـشوم ذکــرم شده عــلــی مــددی والی الولی یا مظهر العجایب و یا مرتـضی عـلـی عطرش ز کعبه آمد و عــالــم بهار شد دنــیــا بــرای دیــدن او بــیــقــرار شـد از سینه چاک بودن کعبه مشخص است آئــیــنــه صــفــات خــداونــدگــار شــد وقتی ز کعبه شمس جمالش طلوع کرد خورشید از ریــاست خود برکــنار شد هر شب در آسمان رخ ماه اعتبار داشت تابید روی حیــدر و بی اعــتــبــار شد درعرش با خدای خودش رفت وجلوه کرد وقتی به روی دوش پــیـمبر سوار شد کعبه ندیده بود کسی را به این مــقــام از برکت عــلی ست ولایت مــدار شد نیــرو گــرفت بازوی پیــغــمـبـر خـدا از قــدرت حـمـایت و نیروی مرتضی دنیا اگر نداشت عــلــی را بقــا نداشت بی مرتضی و فـاطمه دنیا صفا نداشت کار تــمــام خلق به پــایــان رسیده بود دنیــا اگر ولایت شــیــر خــدا نــداشت این طور شسته رفته به ماهـا نمیـرسید اسلام اگر حمایتی از مرتضی نداشت دنیا اگر که عــاشق روی عــلــی شـده چون که از اولش چوعلی مقتدا نداشت پیراهـنـش اگرچه چنین وصله دار بود مولا به جز خـدا به کسی اعتنا نداشت آمــد خــدای را به زمیــن ها بـیــاورد کـفــوی برای حـضرت زهــرا بیاورد وقتی که جنگ را به عدو مثل نار کرد سیل هجوم لشکــریان را مــهــار کرد وقتی شبیه شیر به خــیــبـر هجـوم برد به به ببین که هیبت مولا چه کار کرد در جنگ خــنــدق این اسـدالله را بـبین غرش نکرده لشکر دشمن فــرار کرد تا بر کــمــان ابـروی خود تیر را نهاد پلکی به هم گذاشت یلان را شکار کرد با نعره ها و عربده ی تیغ ذوالـفــقــار دنیا به ناز شست عــلـی افـتـخـار کرد آندم که نام فــاطـمـه روی لبش نشست با ذوالفقار خود همه را تار و مار کرد بیخود که نیست او اسدالله حیــدر است دنیا حقیر حضرت ساقی کــوثــر است دل را اگــر که مست میِ تاک می کند بــار گــنــاه قـلب مــرا پــاک میـکـنــد اعجاز میکند به خــدا حضرت عــلــی این خاک را به یک نظر افلاک میکند زهرا که هست تیغ عــلی خوب میبُرد او با دعــای فــاطـمـه کــولاک میـکـند او صاحب صفات خــداونـد اکبر است در گــود معــرفت همه را خاک میکند هرگز عجیب نیست اگر بیت کعبه هم سیــنــه بــرای آمــدنـش چــاک میـکـند او از ضریح خویش به من شورمیدهد وقتی که تشنه می شــوم انگـور میدهد آنانکه خــاک پای غـلامــان حــیــدرند محشر که میـرسـد همه پیش پـیـمـبرند آنانکه رزق خویش از این سفره می برند یعنی که با ابــوذر و سـلـمان بــرادرند آری تمام ما به عــلـی ختم می شــویم چون شیــعــیــان واقعی از نسل قـنبرند آنانکه از پــیــالــه او آب می خــورنـد شیــعــه شــدند اگر همه مدیون مادرند این را بگو به هرکه گــدای عــلی نشد عــالــم به زیــر پــرچـم ساقی کوثرند هرکس علی عــلــی نکند خوار میشود در پنــجــه های نفس گــرفـتـار میشود این دست ما و دامن احسان تو عــلــی هر شب نشسته ایم سر خوان تو عـلـی قوم عجم که نسل به نسل عاشق توأنـد بایــد دعــا کنند به ســلــــمان تو عـلی آقا به جــان حضرت زهــرا مرا بخـر تا که روم به زمــره خــوبـان تو علی ماه رجب شده نــظـری کن امام عشق بی برکت است سفرۀ بی نان تو عـلـی مــسـتتــم هنــوز مثــل تمام ملائک از عطر نــمــاز صبح در ایـوان تو علی آقا چه می شود که مـسـلـمـانمان کـنی ما را نجف دوبــاره تو مهمانمان کنی |